هستند
سمت و سوی مذاکرات برجامی وین؛ تهدید اتمی تازه روحانی
روحانی امروز در واکنش به نگرانی کشورهای غربی در باره انجام غنیسازی ۶۰درصدی اورانیوم در ایران گفت: اگر راده کنیم غنی سازی ۹۰ درصدی هم انجام میدهیم.
به گزارش تلویزیون جمهوری اسلامی، روحانی با اشاره به ابراز نگرانیهایی که در آمریکا و اروپا درباره غنی سازی ۶۰ درصد در ایران میشود، گفت: ۶۰
درصد یعنی با یک حرکت به ۹۰ درصد رسیدن.روحانی خطاب به دولت آمریکا گفت: هر روزی که شما به تعهدات برجامی برگردید، ما هم به تعهدات مان برمی گردیم.
عراقچی، معاون وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز که برای ادامه مذاکرات برجامی به وین رفته است، گفت: باید رفع تحریمها به صورت کامل صورت بگیرد، راستی آزمایی بشود و بعد ما به تعهدات خود باز خواهیم گشت. این موضع ماست و بقیه اش بستگی به این دارد که طرفهای مقابل چقدر بخواهند در مقابل این موضع منطقی از خودشان همراهی نشان بدهند. ما اینجا نیستیم که وقت خودمان را تلف بکنیم باید پیشرفت ملموس صورت بگیرد و ما در پایان این دوره از مذاکرات با یک جمع بندی بتوانیم به تهران برگردیم.
به گفته ناظران، جمهوری اسلامی تممام دستگاه قدرت پوشالی خود را کوک کرد که به گمان خودش با «توپ پر» پای میز مذاکرات با کشورهای عضو برجام بنشیند. سقف خواستههای خامنهای در این میز، احیای برجام ۲۰۱۵ و باز پسگیری امتیازاتی بود که در اوج سیاست ننگین مماشات به او داده شده بود. ولی امروز تقریبا برای همه روشن است که این بار هرگز چنین چیزی بهوقوع نخواهد پیوست.
حتی برخی از دیپلمات های آمریکایی دوران برجام هم می گویند که بازگشت به آن روزگار نه ممکن و نه منطقی است. چرا؟! پاسخ بسیار ساده و کوتاه است:
خامنه ای در فرط استیصال و زیر فشار سنگین تحریمهای دوره ترامپ پای میز مذاکرات نشسته است و در موازنهٔ قدرت و توان باجگیری، جایگاه پیشین را ندارد.
حتی کشورهای اروپایی که خودشان در دوران ترامپ با سیاست فشار حداکثری دولت او همراه و همدل نبودند، در این دور مذاکرات حاضر به پذیرش زیاده خواهیهای ابلهانه خامنه ای نشدند. اعلام لیست تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه پاسداران دستاندرکار کشتار آبان ۹۸ را، جدا از اهمیت ذاتی آن، میتوان بهعنوان یکی از چراغهای هشداری علیه جمهوری اسلامی تلقی کرد.
از سوی دیگر خبر انفجار در تاسیسات هسته ای نطنز هم دست خامنه ای برای باجخواهی در مذاکرات را خالی کرد.
این رخدادها و موضعگیریها، باعث به هم خوردن تعادل جمهوری اسلامی شده است. در نتیجه تاکتیکی که خامنهای با اتکا به آن قصد داشت در میز مذاکرات با غرب، به گمان خویش امتیاز گیری کند، بر باد رفت و میز اکنون از نو چیده شده و اوضاع مطابق میل او پیش نمیرود.
اکنون توپ به مثابه گوی آتشین در بیت خامنه ای است. بهنظر میرسد که رهبر جمهوری اسلامی بیش از آنکه به فکر «سود» احتمالی در گزینش تابلوهای ممکن باشد، در اندیشهٔ انتخابی است که کمترین «زیان» را برایش داشته باشد. البته از آنجا که نهایت هر دو تابلو به تضعیف هرچه بیشتر نظام ختم میشود لذا انتخاب خامنهای در این بنبست انتخابی است بین مرگ و خودکشی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر