اخبار دیدگاهها
با دلهره به روز جمعه چشم دوخته اند؛ آقای بایدن کجایی!
بایدن سیاست ترامپ را علیه حکومت ایران دنبال میکند و قصدش از مذاکره بهدستآوردن زمان است
سخنگوی دولت حسن روحانی، در نشست خبری امروز خود، سه شنبه دوازدهم اسفندماه، جو بایدن را به ادامۀ “سیاست فشار حداکثری” دونالد ترامپ متهم کرد و گفت که
ابراز تمایل رئیس جمهوری آمریکا برای بازگشت به برجام غیرصادقانه و صرفاً جهت به دست آوردن زمان است.به گزارش رادیو فرانسه، ربیعی گفت که “دولت آمریکا تا امروز از برداشتن کوتاه ترین گام که نشانگر تلاش برای اعتماد سازی باشد خودداری کرده است و نمایندگان جمهوری اسلامی در مجامع بینالمللی “هرگز تن به بازی بی پایانی نخواهند داد که هدف از آن خریدن زمان برای دولت آمریکا و به تعویق انداختن لغو تحریمها باشد.”
علی ربیعی گفت : “دولت آقای بایدن نمیتواند سیاست ترامپ را اجرا کند و توقع نتیجه دیگری را داشته باشد. هر اقدامی خلاف انتظار حکومت ایران [صورت بپذیرد] آثاری مخرب بر فرآیندهای دیپلماتیک خواهد داشت و میتواند پنجره های فرصت [مذاکره] را به سرعت ببندد.”
این در حالیست که مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی روز گذشته در جلسه شورای حکام این آژانس به چندین مورد از نقض برجام توسط رژیم ایران اشاره کرد و از جمله گفت: رژیم ایران به هیچکدام از پرسشهای آژانس در مورد برخی یافته ها پاسخ نداده است و بدون اجرای پروتکل الحاقی، نمیتوانیم صلح آمیز بودن برنامه هستهای در ایران را تأیید کنیم.
خبرگزاری های بین المللی این سخنرانی را بسیار مهم ارزیابی کردند. آنهم در شرایطی که تروئیکای اروپایی پیشنویس قطعنامهای را میان اعضای شورای حکام توزیع کرده که به گزارش خبرگزاری رویترز نسبت به کاهش شفافیت اقدامات رژیم ایران ابراز نگرانی جدی شده است. پیشنویس قطعنامهای که مورد حمایت جدی آمریکا نیر هست.
همین وضعیت است که باعث نگرانی شدید جمهوری اسلامی شده، آنچنانکه وزیر خارجه اش ابراز میکند: حرکت غلطی را اروپاییها با حمایت از آمریکا در شورای حکام شروع کردهاند که باعث بهم ریخته شدن شرایط خواهد شد.
ظریف بخوبی می داند که تصویب احتمالی این قطعنامه پیامدهای بسیار خطرناکی برای حکومت ایران دارد. از جمله ارجاع پرونده به شورای امنیت سازمان ملل.
جمهوری اسلامی که خواب بازگشت به دوران اوباما و سیاست مماشات را میدید، گمان میکرد میتواند باز هم با شانتاژ باج بگیرد. اما سیاست مماشات دیگر حاکم نیست چرا که تحولات اخیر در ایران و منطقه بازگشت به سیاست مماشات و مذاکراتی که منجر به برجام شد را غیرممکن ساخته است و این مستقل از آن است که رئیسجمهور ترامپ باشد یا بایدن.
چنانکه روزنامههای داخلی اذعان میکنند که …رفتار آمریکای بایدن دنباله رفتار آمریکای ترامپ است و تنها تاکتیکها تغییر کرده و عربدهکشیهای ترامپ که گوش جهان را کر میکرد به دودوزه بازی های بایدن تبدیل شده است و استراتژی ایالات متحده در مقایسه با دولت پیشین هیچ تغییری نکرده است. راهبرد همان راهبرد فشار حداکثری است…. و بعد هم با حسرت مینالند که بایدن در همه زمینهها دستورات ترامپ را ملغی کرده یا تغییر داده است غیر از برجام!
از آن سو بایدن نیز با ارسال یک نامه رسمی به کنگره می گوید: من دستور این اقدام نظامی (حمله به مقر مزدوران سپاه در مرز عراق و سوریه) را جهت محافظت و دفاع از پرسنل و شرکای خودمان در برابر این حملات و حملات بعدی صادر کردم.
رئیس جمهور آمریکا بهاین وسیله بر تداوم پاسخهای سنگین در صورتی که سپاه پاسداران ماجراجویی های تروریستی خود را تکرار کند، مورد تأکید قرار داد.
اکنون خامنهای و روحانی و دیگر سران نظام، با دلهره و وحشت به روز جمعه چشم دوختهاند که قطعنامه تروئیکای اروپایی با حمایت آمریکا به رأی گذاشته میشود. قطعنامهای که در صورت تصویب، بازهم بر فشارهای خردکننده علیه جمهوری اسلامی و بحرانیتر شدن شرایط خواهد افزود.
هیچ بازگشتی به عصر قبل از ترامپ در کار نیست
“مارک اپیسکوپوس*”، نویسنده و تحلیلگر “پایگاه خبری-تحلیلی نشنال اینترست”، در گزارشی به ماهیت سخنرانی اخیر “جو بایدن” در وزارت خارجه آمریکا و اقدام او در تشریح سیاست خارجی دولتش پرداخته و تاکید کرده که بر خلاف تصور رایج، دیدگاه بایدن در مورد سیاست خارجی، منعطف نبوده و او نیز تا حدی قائل به رویههای تهاجمی است.
وی نوشت: “جو بایدن”، سیاست داخلی و همچنین سیاست خارجی را، همچون میادین نبرد، و در قالب یک نزاع ایدئولوژیک میبیند. امری که با شعارهای ابتدایی او مبنی بر عادی سازیِ سیاست داخلی و خارجی آمریکا، پس از خرابکاریهای گسترده “دونالد ترامپ” در دوره چهارساله حضورش در قدرت، کاملا در تضاد است.
برخی مخالفان بایدن نظیر “مایک پمپئو” وزیر خارجه دولت ترامپ، بایدن را متهم میکنند که بار دیگر سیاست خارجی آمریکا را به دوران “باراک اوباما” بازگردانده است. پمپئو در این رابطه میگوید: “من فکر نمیکنم مردم آمریکا بتوانند یک دوره هشت ساله دیگر از سیاست خارجی دولت باراک اوباما را تحمل کنند”.
با این همه، نگاهی عمیقتر به رویکردهای بایدن در عرصه سیاست خارجی و همچنین بسیاری از سخنان وی در این رابطه، یک حقیقت متفاوت را عیان میسازد. بایدن عمیقا دیدگاههای رادیکال در مورد ماهیت سیاست خارجی، حاکمیت ملی، و جایگاه آمریکا در نظام بین الملل را به شیوهای جدید، تقویت میکند.
بایدن در جریان سخنرانی خود در وزارت خارجه آمریکا گفت: “دیگر هیچ مرز روشنی میان سیاست داخلی و خارجی وجود ندارد. هر دویِ این حوزه ها، در چهارچوب یک نبرد ایدئولوژیک، علیه دشمنان آمریکا متحد هستند و باید همچون مکمل یکدیگر رفتار کنند”.
در این چهارچوب، همانطور که دولت بایدن از پیشبرد قوانین مترقی در داخل جامعه آمریکا سخن میگوید، وزارت خارجه آمریکا نیز باید بر دیگر حکومت های جهان فشار آورد و آنها را وادار به پذیرش قوانین مترقی کند. در همین راستا، دولت آمریکا موظف است تا بار دیگر دستورکارهایی نظیر مقابله با اقتدارگرایی و پیشبرد دموکراسی در جهان را نیز پرقدرتتر از همیشه دنبال کند.
بایدن تا حدی در رویهها و سخنان خود مخصوصا در جریان سخنرانی اخیرش در وزارت خارجه آمریکا، از بی میلی دولت اوباما جهت تغییر جهان و همچنین در نظرگرفتن محدودیتهای جهانی برای قدرت آمریکا، فاصله میگیرد. در عوض، وی به نوعی از آمریکا و سیاستهای آن سخن میگوید که انگار کشورش را در میدان نبرد خیر و شر، درست و غلط، و یا ایدئولوژیهای متعارض میبیند.
اینکه این رویکرد چه پیامدهایی را برای آمریکا خواهد داشت، در سالهای آینده خود را نشان میدهد با این حال، یک نکته روشن است: “بایدن کاملا از بازگرداندن آمریکا به “شرایط عادی” (عصر قبل از ترامپ) فاصله گرفته و سعی میکند تا مناظرات جدیدی را در مورد ماهیت و اهداف اصلی سیاست خارجی آمریکا، به راه اندازد”.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر