سر دوراهی مرگ؛ با چین یا بدون چین!
تحولات بینالمللی هر چه بیشتر علیه رژیم ایران جهت میگیرد و حاکمان جمهوری اسلامی که تغییر دولت در آمریکا آنها را دچار خوشخیالی و ذوقزدگی کرده بود، اکنون به خود میپیچند. از جمله روحانی امروز گفت: الان ترامپ رفته، اما آثار کارهای آن ابله هنوز باقی است و ما میبینیم چه مشکلاتی پیش روی ماست!
یکی از آخرین ضربات کاری به کاخ آرزوهای حکومت ایران، نامه دو حزبی ۴۳سناتور آمریکایی است که از رئیسجمهور آمریکا خواستند از بازگشت به برجام خودداری کند. در این نامه تأکید شده است که رژیم ایران نباید در مورد سیاست آمریکا تردید داشته باشد.
این سناتورها آنگاه با اشاره به تلاش لابیهای رژیم که میخواهند اختلافنظرهای حزبی در آمریکا را تبدیل به شکافی جهت بهرهبرداری جمهوری اسلامی بکنند، هشدار دادند که دموکراتها و جمهوریخواهان ممکن است اختلافات تاکتیکی داشته باشند، ولی در پاسخگو کردن رژیم ایران در قبال طیف گسترده ای از رفتارهای نامشروع این رژیم متحدند.
جمهوری اسلامی که خفگی ناشی از تحریمها درماندهاش کرده، انتظار داشت پس از تغییر دولت در آمریکا همه چیز با سرعت به نفعش بچرخد، تحریمها لغو شود و سیل پول و امکانات به سمتش سرازیر گردد. اما اکنون متوجه شده که نه تنها چنین خبری نیست، بلکه باید ذلیلانه به عقب نشینی های دردناک تن در دهد.
در چنین شرایطی است که نامهٔ ۴۳سناتور آمریکایی به رئیسجمهور این کشور مبنی بر عدم بازگشت به برجام، مانند پتکی سنگین بر سرش کوبیده میشود.
اکنون تنها دو راه در برابر خامنهای وجود دارد: یا باید زهر بخورد و پای میز تسلیم برود؛ و یا به گردنکشی ادامه دهد، که در این صورت بهعنوان خطری برای صلح و امنیت بینالمللی مشمول فصل۷ منشور سازمان ملل خواهد شد.
خامنهای هر کدام از این دو مسیر را انتخاب کند، انتهای آن چیزی جز تضعیف هرچه بیشتر حکومتش نیست….و بزودی باید انتخاب کند!
یکی از دیپلمات های سابق جمهوری اسلامی گفته: شاید چینی ها در برابر غرب خود را برای تایوان و هنگ کنگ به آب و آتش بزنند، ولی برای روابط با ایران منافع خود را به خطر نخواهند انداخت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر