ایران؛ منبع داخلی: جامعه ای پر از غم و خشم و خستگی
آمارهای تازه از وضعیت سلامت روانیاجتماعی در کشور نشان میدهد وضعیت سلامت روان شهروندان تهرانی وخیمتر از گذشته شده است. چشمها که دروغ نمیگویند، به صورتهای تا نیمه پنهان شده در ماسک که نگاه میکنیم، پر از غم و خشم و خستگی و شتاب است. حال مردمان این شهر مدت هاست که خوب نیست. کافی اشارهای به یکی از این آدمهای همیشه خسته کنی، فریادش تا آسمان بلند میشود. این خشم و بیتابی در تمام رفتارهای شهری به چشم میآید .
وضعیت روان ساکنان این شهر، فعالان حوزه اجتماعی را نگران کرده است، سیدحسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه حال سلامت روانی – اجتماعی در کشور اصلا خوب نیست، میگوید: بر اساس آماری که وزارت بهداشت در دو سال قبل ارائه داده بود، بین 23 تا 25 درصد مردم حداقل یک اختلال روانی داشتند.
این عدد در تهران 30.4 اعلام شده است یعنی این شاخص در تهران از میانگین کل کشور هم بیشتر است. به طور معمول روش مردم در مورد اختلالات روانی، نگفتن است. بنابراین آمار مذکور همه آنچه در حوزه سلامت روان میگذرد را نشان نمیدهد اما وقتی به سایر مولفهها که نشان دهنده چگونگی وضعیت سلامت روانی – اجتماعی است نگاه میکنیم به این میرسیم که حال سلامت روان و سلامت اجتماعی در ایران اصلا خوب نیست.
او ادامه میدهد: خشونت یکی از مولفههایی است که وقتی زیاد میشود یعنی دو بُعد سلامت روانیاجتماعی خوب نیست که خشونت در جامعه زیاد شده است. خشونت عمدتا جزو پروندههای با فراوانی بسیار بالا است. البته سرقت هم در قالب خشونت اجتماعی قلمداد میکنیم و در واقع بالاترین فراوانی به خشونت اجتماعی بر میگردد،
خودکشی، افسردگیها، گرایش به مواد مخدر صنعتی و شیمیایی، خشونت خانگی (همسرآزاری، کودک آزاری و سالمند آزاری) ، گرایش به مصرف مشروبات الکلی از نشانههایی است که نشان میدهد حوزه سلامت روانی و سلامت اجتماعی در کشور حال خوبی ندارد.
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در ادامه با بیان اینکه وضع نامناسب سلامت روانی – اجتماعی مربوط به دوران فعلی یا گذشته نیست، میگوید: نگرانی ما این است که شیوع ویروس کرونا مولفههای مرتبط با حوزه سلامت روان و اجتماعی را تشدید میکند.این نگرانی وجود دارد که وابستگی بیش از حد کودکان و نوجوانان به شبکههای اجتماعی و موضوعات مشابه و استفاده طولانی مدت از آن در طول روز میتواند تبعات زیادی را برای فرزندان ما داشته باشد ضمن اینکه هیچ کنترلی هم بر روی اطلاعاتی که در این فضا در اختیار آنها قرار میگیرد، وجود ندارد.»
به گفته او بحران کرونا، سلامت روانی – اجتماعی جامعه را تهدید میکند با این توضیح که با تابآوری، خودمراقبتی و مراقبت خانوادگی آگاه نیستیم. در نتیجه وجود چنین شرایطی و نبود اطمینان از آینده و مولفههایی که اطمینان آفرینی کند در کنار آزردگیهایی که قبلا هم وجود داشت و مردم هنوز پاسخی برای آن نگرفتند، باید گفت که شرایط خوب نیست.از طرفی اقتصاد هم به شدت تحتالشعاع دوران کرونا قرار گرفته است هر چند که هم قبل از کرونا هم حال اقتصاد خوب نبود اما در دوران کرونا به مراتب شرایط بدتر شد و از آنجا که چشمانداز اطمینان آفرینی وجود ندارد، نگرانیها از این حوزه که میتواند بر سلامت روانی مردم تاثیر بگذارد وجود دارد.
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران درباره امیدآفرینی در شرایط فعلی نیز میگوید: امید آفرینی یکسری الزاماتی نیاز دارد که یکی از آن بازنگری در سیاستهای اداره کشور است که این بازنگریها به افزایش امید در مردم منجر میشود اما ما این امر را نداریم.از طرفی وقتی دچار بحران میشویم باید افرادی را داشته باشیم که توانمند باشند تا بتوان با کمترین هزینه از شرایط بحران عبور کرد. وقتی آدمهای توانمند جذب نمیشوند و با سلیقههای مختلف کنار گذاشته میشوند، نتیجه این است که بحران تشدید میشود. بنابراین برای ایجاد امیدآفرینی به شایستهگزینی، شفافیت، برابری در قانون و صداقت به عنوان مولفههای امیدآفرینی نیاز است اما در همه این موارد چه اقدامی انجام شده است که توقع داریم مردم امید داشته باشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر