گویی روحانی از سر عجز و درماندگی
سرنگونی ترامپ مشابه فرار شاه از ایران است
به گزارش تسنیم، روحانی در جلسه امروز هیئت دولت طی سخنانی اظهار داشت: امسال در ایام سالروز فرار شاه معدوم با حادثهای مواجهیم که شبیه آن در سطح دیگری از جهان رخ میدهد.
روحانی گفت: آنروز در 26 دی ماه
فرار آن مزدور نمادی برای رسوایی بود و امروز هم با یک پدیده کمنظیری از سقوط یک مستبد دیگری در آمریکا مواجه هستیم.وی افزود: امروز در آمریکا بحث پایان یک دولت و آغاز یک دولت جدید نیست وبلکه یک سقوط همراه با سرافکندگی و رسوایی از سوی کاخ سفید را میبینیم و نشان از این دارد که قلدرمآبی، نژادپرستی و زیر پا گذاشتن قانون در دنیا پایان خوبی نخواهد داشت.
روحانی در ادامه گفت که اینروزها پایان یک دولت نیست و ما شاهد شکست یک سیاست هستیم؛ سیاست فشار حداکثری نسبت به یک ملت بزرگ و شکست سیاسی تروریست اقتصادی که آنها میخواستند زندگی مردم را بههم بریزند.
روحانی پیش تر گفته بود: ما از آمدن آقای بایدن ذوقزده نیستیم اما قطعا از رفتن ترامپ بسیار خوشحالیم.
این در حالیست که برخی فعالان سیاسی در داخل و همچنین مقیم خارج نمعتقدند که رفتن ترامپ تنها نوعی تقویت روحیه برای جمهوری اسلامی در کوتاه مدت است، اما در درازمدت بایدن به ضرر حکومت ایران است.
به گفته مجتبی واحدی، بایدن با دست باز بیشتر با جمهوری اسلامی وارد درگیری خواهد شد، چرا که هم در داخل آمریکا میتواند متحدان بیشتری را جذب کند و هم قدرت ایجاد اجماع دارد.
فرصت ها را بهسرعت برق و باد از دست میدهیم
در همین رابطه سخنگوی دولت روحانی اخیرا در یادداشتی در روزنامه دولتی ایران نوشته بود: سیاست داخلی امروز ما نه تنها پیشبرنده نیست، بلکه فرساینده-کاهنده است. من به واسطهٔ ۴۰سال تجربه سیاسی عمیق در جامعه و سیاست کشور، این روزها عمیقا با این احساس ناخوشایند درگیرم که فرصت ها را بهسرعت برق و باد از دست میدهیم.
احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی نیز در یادداشتی نوشته است: آیا میراث ترامپ برای بایدن بارِ گرانی است که باید با تلاش و زحمت آن را از دوش خود بردارد و یا اینکه سرمایهای است که میتواند با به کارگیری آن در جهت صحیح، موفقیتهایی تاریخی برای دولت آیندۀ خود رقم بزند؟
به گمان من مورد دوم درست است. اگر از منظر منافعِ خاص آمریکا در جهان به ماجرا بنگریم، ترامپ با سیاستهای یکجانبه و قلدرمآبانه خود عملیاتِ گودبرداری و گِل کاری یا همان جنبههای کثیف، اما بعضاً اجتنابناپذیرِ سیاست خارجی را به انجام رسانده و اینک نوبت استادِ ماهری است تا نازک کاریهای باقی مانده را با دقت و ظرافت و در جهتی منصفانهتر به مقصد نهایی برساند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر