۱۳۹۹ مهر ۹, چهارشنبه

 

نارضایتی مردم به یک نقطه خطرناک رسیده است


یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب با اشاره به وجود حاشیه‌های انتخاباتی و تاثیرگذاری آن در اعتمادسازی میان مردم و مسئولان اظهار کرد: برخی از شعارهایی که قبل از انتخابات داده می‌شود، ممکن است عملیاتی نشود و طبیعتا نارضایتی‌ها و دلسردی‌های مردمی را به دنبال خواهد داشت.

به گزارش اشگاه خبرنگاران علی محمد نمازی ادامه داد: نارضایتی مردم از وعده‌های غیرقابل تحقق دولت، موجب کاهش اعتماد مردم شده و این موضوع کاملا در جامعه مشهود است؛ برای مثال ما حتی کاهش این بی اعتمادی را در انتخابات مجلس یازدهم هم مشاهده کردیم. شدت نارضایتی مردم و درجه بی اعتمادی در جامعه به یک نقطه خطرناک رسیده و بنده تعجب می کنم که چرا مسئولان به چنین قضیه مهم و اساسی توجه نمی کنند.

نمازی تاکید کرد: در صورت ادامه روند بی‌اعتمادی و نارضایتی، انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ درگیر کاهش شدید مشارکت می‌شود.

هشدار به جمهوری اسلامی: نیروهای برانداز در راهند

یک فیلسوف و دانشیار دانشگاه در ایران به روزنامه اعتماد گفته: با ادامه روند کنونی شکاف مردم و قدرت سیاسی روزبه‌روز بیشتر خواهد شد که باطبع در چنین حالتی شرایط بحرانی می‌شود.

بیژن عبدالکریمی در مورد ریشه نارضایتی‌های موجود در جامعه اظهار داشت: مساله این است‌ که در انقلاب ساختارهای سیاسی را متحول کردیم، اما در تحول ساختارهای اجتماعی و اقتصادی ناکام بودیم. در نتیجه واقع‌بودگی اجتماعی و هستی تاریخی‌مان تغییر نکرد. لذا مستضعف‌،‌ مستضعف‌تر شد و پول ملی رفته‌رفته ضعیف‌تر. در نتیجه شأن ایرانی‌ها به لحاظ زندگی و در حوزه مصرف و خرید کالا هر روز ضعیف و ضعیف‌تر شد. به همین دلیل هم طبقه پایین و هم طبقه متوسط‌ نالان‌اند و در دهه‌های اخیر طبقه فرودست‌ها رو به نابودی رفته‌اند.

وی افزود: این مساله‌ای نیست که دولت‌های اصولگرا و اصلاح‌طلب بتوانند آن را حل‌ کنند. دلیل آن هم چیزی جز این نیست که فهمی از عمق بحران نداریم و مشکل را مشکلی گذرا می‌بینیم. در واقع با رفتارهای غلطی مثل از موضع بالا حرف زدن و… هیچ مشکلی حل نمی‌شود. برای برون‌رفت از این شرایط لازم است درک صحیحی از ساختار موجود پیدا شود که متاسفانه این درک دیده نمی‌شود.

وی گفت: بی‌توجهی به مطالبه‌های عمومی شکافه دولت-مردم را روزبه‌روز بیشتر می‌کند. متاسفانه بعد از انقلاب هدف مهم ایجادِ دولت-ملت شکست خورد. به نظر من قدرت سیاسی نتوانسته مطالبه‌های مردم را برآورده کند. در همه کشورها مطالبه و اعتراض وجود دارد منتها فقط در خاورمیانه به دلیل واکنش بد به بحران تبدیل می‌شود. در این شکاف هم نیروهای برانداز خانه خواهند کرد و به خود اجازه تلاش برای براندازی و در دست گرفتن قدرت می‌دهند.

احتمال وقوع حوادث غیرمترقبه سیاسی اجتماعی

به گزارش سایت انتخاب، سرکرده باند موسوم به ‌آبادگران در جمهوری اسلامی گفته: تا پایان آذرماه احتمال وقوع حوادث غیرمترقبه سیاسی اجتماعی وجود دارد. با توجه به بی‌ تدبیریهای داخلی، مردم ما از جناح‌ها عبور نموده و از اوضاع رضایت ندارند و تاکنون گفتمان های قبلی که چاره‌ساز نبوده‌اند.

حسن بیادی افزود: بنابراین باید تحلیل مشکلات موجود منصفانه بیان شود، اگر چه در وقوع این مشکلات نباید از نقش باندهای متصل به قدرت و ثروت غافل بود که متأسفانه مانند اختاپوس در بسیاری از سازمان های مهم اقتصادی و سیاسی نفوذ کرده و بعضی انسان های به ظاهر موجه هم خواسته یا ناخواسته عمله ظلم آنان هستند.

هشدار در باره شکستن سد خشم و نفرت مردم

روزنامه “آرمان ملی” در مقاله‌ای به حاکمان جمهوری اسلامی در باره شکستن سد خشم و نفرت مردم هشدار داد و نوشت: اگر سد خشم، نفرت و خشونت بشکند، آب پشت سد بیم و امید در دریاچه خشم، نفرت و خشونت گم خواهد شد.

این روزنامه نوشت: اینها شهروندان ناامید و بدون باور به امکان اصلاح وضعیت هستند که مشخصه اصلی‌شان انباشت خشم و تبدیل خشم به نفرت است. سدی که جلوی این انباشته بسته شده، ترس از کنش اعتراضی، بیم سرکوب و خشونت است. وضع اقتصادی که بدتر بشود، ورودی رودخانه به این شاخه که شاخه خشم و نفرت است بیشتر می‌شود شواهد نشان می‌دهد ورودی به سد خشم، خشونت و نفرت چند برابر ورودی به سد بیم و امید است.

مردم احساس قربانی شدن می ‌کنند

حسینعلی حاجی دلیگانی، عضو هیأت ‌رئیسه مجلس شورای اسلامی با اشاره به فساد گسترده حاکم بر اقتصاد کشور به روزنامه اعتماد گفت: گاهی اتفاقی رخ می‌دهد که نمی‌دانم منشاء آن کجاست؟ کسانی با یک تلفن زدن روزانه میلیاردها تومان به جیب می‌زنند.

این روزنامه در مطلبی نوشت: زمین خوردن بسیاری از حوزه‌های اقتصادی، باعث ایجاد بحران های خاص اجتماعی و حتی سیاسی و امنیتی می‌شود. دیر زمانی نمی‌پاید که این در هم پیچیدگی‌های مسائل، با سقوط یک مهره، به ریختن دومینوهای متعدد منجر می‌شود و چنان که در مواردی مثل آبان ۹۸ دیدیم هر چالشی، می‌تواند بحران بزرگی بسازد.

روزنامه آفتاب یزد نیز به ‌نقل از یک کارشناس نوشت: جامعه ما در حال حاضر با امواج مختلفی از اضطراب و نگرانی روبه‌رو است. اعتماد عمومی به مسئولان کم رنگ شده. آنها احساس قربانی شدن می‌کنند. مهمترین خطر زمانی است که اعتماد بین مردم و مسئولان کمرنگ شود. و این به‌صورت یک بغض و خشم فرو خورده در مردم پیدا شده به همین دلیل مردم همه عصبی هستند و واکنش تندخویانه دارند. مثلا یکی از این خشم‌ها به واسطه این هست که اگر کشور مذهبی داریم چرا در آن این‌قدر اختلاس هست. چرا من الآن از حداقل‌ها برخوردار نیستم ولی فلان کس میلیاردها میلیارد اختلاس کرده است.

پیش‌ بینی آینده چندان دشوار نیست

روزنامه آرمان امروز نوشت: با توجه به وضعیتی که در بازار ارز شکل گرفته و ما در فاصله دو هفته اخیر شاهد هستیم دلاری که در کانال ۲۶هزار تومان قرار داشت با ریزشی ۶هزار تومانی به نرخ ۲۰هزار تومان رسید و دوباره تا نزدیک ۲۴هزار تومان بازگشته است می‌تواند هر اتفاقی را به ‌دنبال داشته باشد.

این منبع افزود: این رفتارهای بانک مرکزی بسیار پر ریسک است. چون این وضعیت می‌تواند بستر را برای وقوع برخی مسائل و تحولات اجتماعی و خیزش‌های جامعه فراهم آورد. به دیگر معنا، وضعیت کنونی اقتصادی کشور به یک نقطه بحرانی رسیده است.

محمدعلی وکیلی، عضو سابق مجلس شورای اسلامی نیز در تشریح شرایط کنونی کشور در روزنامه اعتماد نوشت: وقتی فساد تا قله دماوند پیشروی کرده، وقتی فقر و نابرابری رنج و فلاکت را دوچندان کرده و کاهش ارزش پول ملی فقرا را فقیرتر و پولدارها را پولدارتر کرده، وقتی بوی مشمئزکننده تبعیض و رانت سراسر یک جامعه را دچار نفرت کرده، پیش‌بینی آینده چندان دشوار نیست.

خطری در کمین است

امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز در مصاحبه با روزنامه‌ ستاره صبح گفت: من سال‌هاست به‌عنوان اتاق فکر پلیس حرف می‌زنم. من سال‌ها به‌عنوان جامعه‌شناس در کنار قوه قضاییه کار کرده‌ام. من شعار نمی‌دهم.صحبت‌های من بر اساس تئوری علم است. جوانان به تنگ آمده‌اند و بریده‌اند. آنها منتظرند. همین یکی دو هفته قبل بود که کاربران شبکه‌های اجتماعی در واکنش به خبر اعدام سه جوان معترض در وقایع آبان۹۸، بیش از دوازده میلیون هشتگ «اعدام نکنید» زدند. باید فکری به‌حال جوانان کرد. باید فکری بکنند وگرنه در کمال تأسف باید گفت خطر پیش‌بینی می‌شود. اگر این کبریت کشیده شود، خاموش کردن آتش آن بسیار مشکل خواهد بود.

وی افزود: ۶۰میلیون نفر در این کشور ۸۰میلیونی به کمکهای معیشتی نیاز دارند و این آمار به قبل از کرونا مربوط است. اکنون ۷میلیون جوان بیکار هستند. گرانی و تورم بیداد می‌کند و افسارگسیخته شده است. در نتیجه باید منتظر خیزش اجتماعی باشیم.

این جامعه شناس گفت: منظور از خیزش همان اتفاقی است که در دیماه۹۶ و آبان‌ماه۹۸ رخ داد و اگر حاکمیت نتواند در قبال ناامیدی مردم نسبت به مشکلات اقتصادی کاری بکند، باید منتظر عواقب و اتفاقات بد بعدی باشد. آنچه در اعتراضات کارگران نیشکر هفت‌تپه یا هپکو اراک و مانند آن مشاهده می‌شود، حاکی از آن است که جامعه ناراحت و نگران است. این نشان می‌دهد که خطری در کمین است.

وی افزود: خطر دیگری که مطرح است حرکت ها از جنوب شهر و از شهرهای محروم خواهد بود. جامعه ناراحت است و هر لحظه امکان خیزش جامعه وجود دارد. خیزش یعنی حرکت از درون جامعه، ولی شورش در یکجا است. در اتفاقات سال۹۶ و ۹۸ حدود ۸۰ تا ۱۰۰شهر و روستا و شهرستان هایی که حتی اسم آنها شنیده نشده بود، به‌ پا خاستند. امروز نیز چنین خیزش اجتماعی سراسری پیش‌بینی می‌شود.

این جامعه شناس گفت: امروز ایران ۱۳ تا ۱۴میلیون حاشیه‌نشین دارد. حاشیه‌نشین یعنی کسی که دست از جان شسته است. دیگر دوران سابق گذشته و بخشی از مردم امروز گرسنه هستند.

اگر جنبش گرسنگان راه بیفتد، هیچ چیز باقی نخواهد ماند

روزنامه ابتکار امروز با عنوان “تا دیر نشده متمکنان جامعه دست به کار شوند” نوشت: خیلی وقت است که وضع معیشت به نقطه هشدار رسیده است. هر روز معترضان به وضع موجود تعدادشان افزایش می‌یابد. در واقع، رسیدن اعتراض به نقطه جوشِ بقا، یعنی دیگر کار از اعتراض گذشته است! راه افتادنِ جنبش گرسنگان دیگر نمی‌تواند اعتراض مدنی تلقی شود.

این روزنامه با اشاره به اعتراضات سال گذشته نوشت: مدت زیادی است که جامعه ما در لبه پارادایم اعتراض زندگی می‌کند. در این مدت، این جامعه بارها به نقطه جوش رسیده است اما به هر علت فرو نشسته است. آبان‌ماه یک خروجِ نصفه و نیمه شورشیانِ گرسنه بود. گره ماجرا نه در نظارت مجلس است و نه مدیریت دولت؛ قصه حادتر از این حرف‌ها است. راهبردهای کنونی به بن‌بست رسیده‌اند و باید تجدیدنظری جدی در راهبردها داشته باشیم.

این روزنامه در ادامه نوشت: نابرابری ثروت و فاصله وحشتناک طبقاتی در ایران، به نقطه‌ای بیمناک رسیده است. قطعاً این نشان می‌دهد که هم امکانات به‌صورت نابرابر توزیع شده و هم کشور به‌طور ناکارآمد اداره می‌شود و هم متمکنان جامعه تکالیف مالی خویش را انجام نداده‌اند وهم دهها نقصان دیگر را حکایت می‌کند. علت مشکلات هر چه باشد، وضع فعلی قابل ادامه نیست. ما مدتها است از نقطه هشدار عبور کرده‌ایم. اگر جنبش گرسنگان به‌طور کامل راه بیفتد، هیچ چیز دیگر باقی نخواهد ماند.

این منبع نوشت: با رخ دادنِ چنین جنبشی و رسیدن به چنان وضعی، هر کس که بیشترین سود را تاکنون برده است بیشترین ضرر را می‌کند. برنده‌ها بزرگترین بازنده‌ها می‌شوند. در چنین وضعی، هیچ سرمایه‌ ای نمی‌تواند در سایه امنیت بماند و یا امنیت بیافریند! اگر تکانه‌ای مثبت و جدی به وضع فعلی وارد نشود، دیر یا زود، آتشی افروخته خواهد شد و به جان خرمن های سرمایه خواهد افتاد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

  دادگاه تجدیدنظر؛ بنجامین بریر به ۸ سال و ۸ ماه حبس محکوم شد خبرگزاری هرانا – شعبه ۷